طنز شما ۴

خوانندگان جان سلام 

                                    رئیس و کارمند

                                       { طنز وارده } 

 

روزگاران بر شما خوش باد . دیشب فردی که خود را " ورزشکار ایستگاه نشین " نامیده ، مطلبی طنز و قابل تأمل برای چرکو فرستاد . بنده به رسم ادب و احترام ولی توأم با ترس و دلهره  از این جماعت خوش مرام  ، نگهداشتن آن را جائز ندانسته و بی درنگ خدمت شما عرضه داشتم ، شاید این مطلب ارسالی بتواند نقشه راهی در برخوردهای ما با دیگران باشد! شاید!

.

های چرکو!

سلام؛ خوبی ؟ حال و احوال؟

این همه به ما گیر نده! خوت و حاجی بعضی وقتا ماها رو عصبانی می کنیدا !!!

گفتی شعری بگو! والله امشو دو ساعتی هر چی فکر کردم چیزی سیم نیومه!

گفتم بیام یه چیزی از استاد جعفری کپ بزنم ، بعد گفتم نه ، زشتن!

یه چی از قبل داشتم ؛ برات می فرستم!

توی وبلاگت میاریشا! خو جون!

.

بعضیا گاهی خیلی رئیس بازی درمیارن حرفا فقط باید حرفای خوشون باشه ، و بعضی وقتا هم خیلی چیزا برعکس میشه!

حالا رابطه بین رئیس و کارمند رو نگاه کن: 

 

وقتی من یک کاری را دیر تمام می‌کنم، من کند هستم.

وقتی رئیسم کار را طول دهد، او دقیق و کامل است.

 -

وقتی من کاری را انجام ندهم ، من تنبل هستم.

وقتی رئیسم کاری را انجام ندهد، او مشغول است.

-

وقتی کاری را بدون اینکه از من خواسته شود انجام دهم ، من قصد دارم خودم را زرنگ جلوه دهم.

وقتی رئیسم این کار را کند، او ابتکار عمل به خرج داده است.

-

وقتی من سعی در جلب رضایت رئیسم داشته باشم ، من چاپلوسم.

وقتی رئیسم ، رئیسش را راضی نگاه دارد ، او همکاری می‌کند.

-

وقتی من اشتباهی کنم ، من نادان هستم.

وقتی رئیسم اشتباه کند ، او مانند دیگران یک انسان است.

  -

وقتی من در محل کارم نباشم ، من در گشت‌زدن هستم.

وقتی رئیسم در دفترش نباشد ، او مشغول انجام امور سازمان است.

-

وقتی یک روز مرخصی استعلاجی داشته باشم ، من همیشه مریض هستم.

وقتی رئیسم در مرخصی استعلاجی باشد، او حتماً خیلی بیمار است.

-

وقتی من مرخصی بخواهم ، باید یک جلسه دلیل و توجیه بیاورم.

وقتی رئیسم به مرخصی برود، باید می‌رفت چون خیلی کار کرده است.

 -

وقتی من کار خوبی انجام می‌دهم ، رئیسم هرگز به خاطر نمی‌آورد.

وقتی من کار اشتباهی انجام دهم، رئیسم هرگز فراموش نمی‌کند.

-

خوب دیدی!

درست نمی گم  که چقد بعضی وقتا آدم عصبانی میشه!

مواظب خودت باش!

شب بخیر!

نظرات 9 + ارسال نظر
حاجی 19 دی 1389 ساعت 00:02 http://www.bishehr.com

چرکو !
.
به جبران رنجشهای شبانه ای که برای شب زنده داران ایستگاه نشین پیش آورده ایم . باید خود را از بالای سنگ زالی به دریا بیفکنیم و حد اقل یک دقیقه در زبر آب نفس نکشیم
و یا پا برهنه از تی ورت تا سنگ بهمیارو روی گسار بدویم تا گناهمان مثل رج پایمان پاک شود .
این بازیهائی که شما در آورده اید اصحاب ایستگاه را خام نمی کند .
.
و السلام

جناب حاجی
.
خنده چرکو
.
به نظر می رسد این جماعت تا ما را در "چهچوک" نیندازند ، دل آرام نشوند.
.
فرار چرکو

سلام.ظاهرا تفکر ایستگاهی دارد آرام آرام به عنوان یک جریان یا یک مکتب خود را نشان می دهد.

سلام حاج عمو رحمت
با احتیاط!
شاید!!!

من جان؟ 19 دی 1389 ساعت 11:17

افشاگری!
اسرار چرکو:
.
رنگش عوض که چرکو تا ما بخندیم
پل خرد ریش بلتش تا ما بخندیم
.
مثل کراغه واوی تو سیک کرگی
چول و چواسسه واوی تا ما بخندیم
.
گودر سرش تو خمره گیر کرد و اشکس
کر خر النگ واوی تا ما بخندیم
.
کرکر درش نبسن رسسی زیادن
توره بچیلکوش برد تا ما بخندیم

..
و قس علیهذا
.
بقیه افشاگری بستگی به رفتار آینده چرکو دارد.
ژ
.

در ابتدا ناراحت از دست افشاگران:
من می روم به صحرا در پشت بوته زاری
از دست این جماعت گریه کنم و زاری
من می روم بدانید این رسم عاشقی نیست
چرکو غمین نشسته در حال بیقراریست
.
بعد از کمی فکر کردن :
من می روم به سویی با لحن طنز و شوخی
افشاگران بدانید وقت بلف زدن نی
من می روم که شاید کار شما بسازم
القصه این نباشد پایان ماجرایم
من می روم سرانجام کاری کنم کارستان
در اوج رفعت من بالا کنید دو دستان
.
والی آخر...

در این دوران بی سوژگی گیر دادن به بچه های زیر ایستگاه هم برای چرکو و انجمن بساطی شده است.این همه محفل و مجلس توی هلیله است اما اینقدر دردسار ندارند.محض اطلاع به عرض برسانم مجلس زیر ایستگاه بعد از این هجوم غیرمنتظره چندین مدت است که برگزار نمی شود.هرچند بدون شک نیم ساعت در جوار زیرایستگاه نشستن بسی مفیدتر از دورزدن در برخی از این وبلاگ های بی ارزش هلیله است.(دورازجون چرکو و انجمن)

کمی تأمل از جانب چرکو!
.
چرکو به کسی گیر نداده فقط مطلب ارسالی از یه نفر رو ظاهر کرده!
.
بااحتیاط آینده را نظاره می کند
.
راست می گوید این مهمان
.
پس باید به مجالس ...
و این به چرکو ارتباط دارد.

انجمن 20 دی 1389 ساعت 10:15 http://www.bishehr.com

چرکو ببخشیدآقا !
.
گرچه حرف حق مثل خیا تهلوکهای قبله درشکت تلخ است ولی ما طرفدار حرف درستیم هرچند از عده ای آواره شب نشین (غیر از ایستگاهیها) باشد .چون... مرد باید که گیرد اندر گوش - ور نوشته است ژند بر دیوار
.
جمله قصار اصحاب ایستگاه پندی بسیار عاقلانه و در حد اعلی منطبق با اصل صرفه جوئی در سبد خالی خانوار نیز می باشد.
.
فرمایششان:

".هرچند بدون شک نیم ساعت در جوار زیرایستگاه نشستن بسی مفیدتر از دور زدن در برخی از این وبلاگ های بی ارزش هلیله است."
.
حرف حساب جواب ندارد

سلام بر بهترین هلیله

فک کنم شهرداری بوشهر یک کار بزرگ کرده و ان هم زدن یک ایستگاه اتوبوس در بلاد کبیر ولات

اقا دم خودتو تمام بچه های دم ایستگاه انوبوس گرم

دوستار هلیله و چرکو

علی

سلام.مطلبی را تقدیمتان کرده ام.باشد که پذیرا شوید.

سلام حاج عمو رحمت
حتما..

انچمن 21 دی 1389 ساعت 12:14 http://www.bishehr.com

چرکو !
.
هل من ناصر
.

من مانده بی فریاد رس چرکو به داد من برس
گر دیر آئی ای فرس افتاده ام اندر قفس
.
از شش جهت خصم آمده اردو چنان پلتن زده
صحرا به صحرا می دوم پایم شده پر خار و خس
.
گاهی ز مردوتی رسد گاهی به زامردو شود
گاهی به سنگم می زند گاهی بپرراند عدس
.
گو بچه های ایستگاه آیند با خیل و سپاه
تا من نمانم یک تنه در پیش آنها بی گناه
.
تعجیل بنما جان من موش است در انبان من
ول کن تو کرکودیل را تا من نگردم زا براه
.
یاالله

چون من شنیدم آه تو ////////// از دست بیشهران تو
خون چشم من را درگرفت ////////// لرزه به اندامم گرفت
چون شمع به دورت پر کشم ////////// زندان کویت من شوم
.......................................
اندرز چرکو:
ای مردمان حاجی شده اندر قفس ////////// این رسم عاشق بودن است؟
گر او رود از این دیار ////////// بهتر شود این کار و بار؟
گر این دیار از بین رود ////////// سو از دو چشمانش رود
در حس مردم خواه او ////////// شکی نباید کرد به او!
.......................................
چون امورات سامان نیافت :
لشگر مو دارم دی گشی ////////// نامم نهادند ریس علی
کاری کنم در این زمین ////////// شبها نشینم در کمین
تا خون بریزم از جبین ////////// با اره یا منتیل و بیل
آنگاه بگیرم دست یار ////////// از دست این مردان هار
رو سمت دیگشی کنیم ////////// تنها شما را ول کنیم
آنگاه بدانید مردمان ////////// حاجی نیاید پیشتان

هلیله ای 21 دی 1389 ساعت 18:17

شرکت در پیاده رویی که ..است برای متعصبین به خاک و ناموس ....با .. ورزش صبحگاهی .. اعلام مینماییم. همراهی به مثابه ... هلیله میباشد. به خود آیید که ...

هلیله ای جان
چون در یکی از نظرات دعوتی را نمایش داده ام با تغییراتی نظر شما را نیز نمایش می دهم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد